يك گروه از افرادي كه روزه ماه رمضان بر آنها واجب نيست مسافران هستند؛ يعني اساسا كسي كه مسافر ميشود و سفر شرعي درخصوص او تحقق مييابد واجب است روزهاش را در ماه رمضان افطار كند. اما روزهداران در ماه رمضان ممكن است براي سفركردن با مصداقهايي مواجه شوند كه ندانند تكليفشان چيست؛ مثلا ندانند كه آيا ميتوان با مسافرتكردن از روزه فرار كرد يا اين كار معصيت دارد؟ يا اينكه روزي كه سفرشان شروع ميشود جزو مسافرت بهحساب ميآيد يا بايد در آن روز روزه بگيرند؟ در اين صفحه مصداقهاي مربوط به اين موضوع بيان شده و در ادامه احكام مرتبط با آن نيز آمده است.
- حكم كلي روزه مسافر
كسي كه در ماه رمضان مسافرت ميكند در هر مورد كه نماز را بايد شكسته بخواند نبايد روزه بگيرد و در هر مورد كه بايد نماز چهارركعتي (تمام) بخواند مانند مسافري كه 10روز در يك محل قصد ماندن ميكند يا اينكه مسافرت شغل اوست واجب است روزه را نيز بهجا بياورد (مگر در مواردي كه استثناء شده است).
- فرار از روزه با مسافرت
حكم كلي: مسافري كه نمازش شكسته است نميتواند روزهبگيرد.
مصداق: برخي از مسافرتها در ماه رمضان به اجبار است، مثلا كارمندي كه به مأموريت ميرود؛ اما ممكن است برخي هم براي فرار از روزه گرفتن در اينماه به مسافرت بروند. آيا اين كارشان از نظر شرعي اشكال دارد؟ قضاي روزهشان با كساني كه مجبورند به مسافرت بروند فرق ميكند يا به همان صورت است؟
فتواي شرعي: مسافرت درماه رمضان اشكال ندارد و درصورت مسافرت، ولو اينكه براي فرار از روزه باشد، افطار بر مسافر واجب است. قضاي روزه اين افراد هم مانند كسي است كه به اجبار بايد به مسافرت برود. البته بهتر است به سفر نرود مگر اينكه سفر براي كار نيكو يا لازمي باشد.
نظر حضرتامام(ره): مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد ولي اگر براي فرار از روزه باشد مكروه است.
مصداق: برخي از والدين، دختران نوجوان خود را كه تازه به سن تكليف رسيدهاند و روزه گرفتن برايشان كمي مشكل است، تا مسافت شرعي به مسافرت ميبرند تا روزه خود را افطار كنند و سپس به محل سكونتشان برگردند. آيا از نظر شرعي ميتوان چنين كاري را براي فرار از روزه انجام داد؟
فتواي شرعي: نخستين نكته اين است كه ناتواني از گرفتن روزه بهدليل ضعف و عدمقدرت، دليلي براي روزه نگرفتن نميشود بلكه قضاي روزههاي ماه رمضان كه از او فوت شده، بر وي واجب است. اما انجام سفر به اين شكل اشكال ندارد، حتي اگر براي فرار از روزه باشد.
- زمان ورود و خروج از وطن
حكم كلي: روزهدار بايد اذان ظهر را در وطن يا محلي باشد كه قصد 10 روز اقامت در آن را دارد.
مصداق: برخيها روزي كه ميخواهند به مسافرت بروند يا از مسافرت برگردند روزه ميگيرند، اما اين روزه گرفتن آيا در هر زماني كه مسافرت انجام شود امكانپذير است؟ اگر صبح برود يا ظهر يا بعداز ظهر تفاوتي نميكند؟ همينطور در برگشت به وطن بايد روزهاش را بگيرد يا نه؟ اگر صبح يا ظهر يا بعدازظهر برسد تكليفش چيست؟
فتواي شرعي: هرگاه روزهدار بعدازظهر مسافرت كند و از وطن خارج شود بايد روزه خود را تمام كند اما اگر پيش از ظهر مسافرت كند روزهاش باطل است. درضمن هرگاه مسافر پيش از ظهر وارد وطن شود يا به جايي برسد كه قصد 10 روز توقف دارد، چنانچه كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد بايد روزه بگيرد و اگر انجام داده بايد بعدا قضا كند، ولي اگر بعدازظهر وارد شود نميتواند روزه بگيرد.
مصداق: برخي افراد كه ميخواهند در ماه رمضان به مسافرت بروند در همان روز شروع سفر و در وطنشان مثلا صبحانه را ميل ميكنند. آيا از نظر شرعي اين كار اشكالي ندارد و به صرف اينكه طرف قصد سفر دارد ميتواند در حقيقت روزه ماه رمضان را افطار كند.
فتواي شرعي: فرد قبل از آنكه به حد ترخص برسد نميتواند روزه را افطار كند و اگر پيش از آن افطار كند بنابر احتياط، كفاره «افطار عمدي روزه ماه رمضان» بر او واجب است. البته اگر از حكم مسئله غافل بوده كفاره ندارد.
- كساني كه زياد سفر ميروند
حكم كلي: كسي كه شغلش مسافرت است بايد در سفر نماز را كامل بخواند و روزه بگيرد.
مصداق: ممكن است فردي زياد اهل سفر باشد و دائم به سفر برود، خب اصطلاحا اين افراد كثيرالسفر هستند، اما آيا كسي كه سفر زياد ميرود و براي او ميتوان صفت كثيرالسفر را بهكار برد، روزهاش را بايد كامل بگيرد؟
فتواي شرعي: اگر سفر، شغل يا مقدمه شغل نباشد، هرچند كثرت هم داشته باشد باز هم فرد بايد روزهاش را افطار كند. بهطور كلي عنوان كثيرالسفر حكمي ندارد و موضوع حكم شرعي نيست بلكه تمام خواندن نماز و صحت روزه براي كسي است كه يا خود سفر شغل اوست (مثل راننده و خلبان و مانند آن) و يا براي انجام شغل مسافرت ميكند (مثل كارمند و كارگري كه به اندازه مسافت شرعي براي كارش مسافرت ميكند) كه اين افراد در مبدأ و مقصد و بين راه نمازشان تمام و روزهشان صحيح است.
مصداق: خيلي از افراد هستند كه شغلشان با مسافرت رفتن گره خورده است، مثلا كساني كه راننده بينشهري يا خلبان هستند يا مثلا استاد دانشگاهي در شهر ديگرند و دائم بايد به سفر بروند. خب چون سفر، شغل آنها محسوب ميشود بايد از همان نخستين سفر نمازشان را كامل بخوانند و روزه ماه رمضان را بگيرند يا اينكه بايد در سفرهاي بعدي كه اين عنوان سفر براي شغل به آنها تعلق گرفت روزه بگيرند؟
حكم شرعي: كسي كه از وطن خود براي كار مسافرت ميكند چنانچه طوري است كه در هر 10روز چندبار يا حداقل يكبار مسافرت ميكند، چنين شخصي تا زماني كه 10روز در وطن يا جاي ديگر اقامت نكرده، نمازش از سفر سوم تمام و روزهاش صحيح است و اگر 10 روز در جايي اقامت كند، در سفر اول نمازش شكسته است.
- چند سؤال مبتلابه درباره روزه مسافران
نماز و روزه سربازاني كه ميدانند بيش از 10 روز در مكاني ميمانند ولي از خود اختياري ندارند، چه حكمي دارد؟
با اطمينان به اينكه 10 روز يا بيشتر در يك مكان خواهند ماند، واجب است كه نماز خود را تمام بخوانند و روزه بگيرند.
كسي كه رانندگي شغل ثابت و دائمي او نيست ولي براي مدت كوتاهي وظيفه رانندگي به او محول ميشود آيا حكم مسافر را دارد يا آنكه واجب است نماز خود را تمام خوانده و روزه بگيرد؟
اگر از نظر عرف، رانندگي در آن مدت موقت، شغل او محسوب شود، حكم ساير رانندگان را خواهد داشت.
اگر روزهداري هنگام غروب در وطن شرعياش افطار كرده باشد و سپس با هواپيما يا هر وسيله سريع ديگر به جايي مسافرت كند كه خورشيد در آن هنوز غروب نكرده است، روزه آن روز او چه
حكمي دارد؟
روزه او صحيح است و تناول مفطرات در آن مكان قبل از غروب خورشيد با فرض اينكه در وقت غروب در سرزمين خود افطار كرده، براي او جايز است.
نظر شما